
هنای باند و میزان تاخیر پهنای باند از جمله واژههای متداول در دنیای شبکههای کامپیوتری است که به نرخ انتقال داده توسط یک اتصال شبکه و یا یک رابط، اشاره مینماید. این واژه از رشته مهندسی برق اقتباس شدهاست. در این شاخه از علوم، پهنای باند نشان دهنده مجموع فاصله و یا محدوده بین بالاترین و پائینترین سیگنال بر روی کانالهای مخابراتی باند است؛ که به منظور سنجش اندازه پهنای باند سیگنال از واحد هرتز استفاده میشود.
پهنای باند تنها عامل تعیین کننده سرعت یک شبکه از زاویه کاربران نبوده و یکی دیگر از عناصر تاثیرگذار، «میزان تاخیر» در یک شبکهاست که میتواند برنامههای متعددی را که بر روی شبکه اجراء میگردند، تحت تاثیر قرار دهد.
پهنای باند، ترجمه لغت به لغت اصطلاح Bandwidth است. در بعضی جاها این اصطلاح را «عرض باند» هم ترجمه کردهاند. اگر بخواهیم درک خوبی از معنای این اصطلاح داشته باشیم بد نیست به این مثال توجه کنید. اتوبانی را در نظر بگیرید، معمولاً هر اتوبان یا بزرگراه دارای چند خط (Line) یا باند (Band) است که ظرفیت این بزرگراه را معین میکند. مثلاً اگر بزرگراهی دارای 2 خط باشد طبیعتاً به طور همزمان و از یک نقطه از بزرگراه فقط 2 عدد ماشین امکان عبور دارند و اگر بزرگراهی دارای 4 خط یا باند باشد به طور همزمان 4 ماشین امکان عبور از کنار هم را دارند. خوب حالا کافی است در این مثال به جای ماشین، بیت(Bit) و به جای بزرگراه یا اتوبان، سیم یا فیبر نوری که در واقع محیط انتقال اطلاعات هستند، بگذارید. مثال دیگری که می تواند به درک بهتر شما از این موضوع کمک کند، لولههای انتقال آب است. هر چقدر قطر لوله آب بزرگتر باشد، امکان انتقال آب بیشتری از یک نقطه به نقطه دیگر را دارد. درست مثل پهنای باند، هر چه پهنای باند بیشتری داشته باشیم، امکان انتقال اطلاعات بیشتری از یک نقطه به نقطه دیگر را داریم.
در واقع پهنای باند یا عرض باند به شما میگوید به طور هم زمان چند بیت میتواند از کنار هم رد شوند یا در طول محیط ارتباطی شما با شبکه جابهجا شوند. اگر خودتان هم فکر کنید شاید بتوانید مثالهای بیشتر و بهتری برای درک بهتر موضوع متصور شوید. تنها نکتهای که ذکر آن لازم به نظر میرسد تفاوت اصلی در مثالهای ذکر شده با پهنای باند است. در مثالهای بالا هر چه تعداد خطوط یا پهنای اتوبان بیشتر باشد، تعداد ماشین بیشتری میتوانند به طور هم زمان از کنار هم عبور کنند. همچنین هر چقدر قطر لولههای انتقال آب بیشتر باشد، حجم بیشتری از آب میتواند در هر لحظه منتقل شود. اما در وسایل مخابراتی و ارتباطی، صحبت از عرض یا پهنای فیزیکی نیست. به عبارت دیگر برای انتقال اطلاعات بیشتر در یک واحد زمان (مثلاً ثانیه) نیازی به پهنتر کردن و یا عریض کردن محیط انتقال(مثلاً سیم یا فیبرنوی) نیست. در واقع در محیطهای مخابراتی این مودمها هستند که وظیفه رد و بدل کردن اطلاعات را به عهده دارند. به عبارت دیگر، هر چه توانایی مودم شما بیشتر باشد، میتواند حجم بیشتری از اطلاعات را بر روی محیط انتقال جابهجا کند.
پهنای باند دریافتی کابر می تواند با توجه به امکانات شبکه متغیر باشد البته در وسایل مخابراتی هم توانایی مودمها و هم توانایی محیطهای انتقال در حجم انتقال اطلاعات مؤثرند. فکر کنم با این توضیحات، بیشتر متوجه اهمیت نقش مودم و توانایی محیط انتقال یا همان کابلهای مخابراتی در تبادل اطلاعات شده باشید. به عبارت دیگر اینکه اگر گاهی با یک مودم مثلاً 56k با سرعت52k به اینترنت وصل میشوید و گاهی با سرعت 49k، علاوه بر مودم به توانایی محیط انتقال نیز بستگی خواهد داشت. آخرین نکته ضروری در این زمینه، واحد انتقال اطلاعات و ضرایب آن است. همان طور که میدانید واحد انتقال اطلاعات بیت بر ثانیه است. در محیط تئوریک هر میزان پهنای باند را میتوانید متصور شوید. از یک بیت در ثانیه(1 bps) تا میلیونها بیت بر ثانیه(Mbps) و یا بیشتر. اما در محیط عملی معمولاً با محدودیتهایی روبرو هستید. مثلاً شما نمیتوانید از یک شرکت ارائه دهنده خدمات پهنای باند (نظیر شرکت مخابرات ایران) درخواست پهنای باندی به میزان 913 Kbps کنید. کوچکترین واحد رایج پهنای باند 64K است و معمولاً شرکتهای مخابراتی جدولی را ارائه میدهند که نشان دهنده پهنای باندهایی است که امکان ارائه آن را دارند.